خورشید تابان کردستان درپشت ابرهای سیاە نادانی اسلام اهریمنی پنهان ماندە است

از زمانی که کردستان درطول این هزارو چهارصد سال در اسارت ترک و تازی وفارس شیعە فرزندانش را تاحال از دست داده است و یکپارچە گی اش ازمیان رفتە است.، هیچگاه جنبشی فراگیر در این سرزمین برای احقاق حقوق ملیتی خود، وجود نداشته است و همواره باور به سنتهای کهنه پرستانه ی اسلامی این درخت تنومند تاریخی را از باروری برای خلق خود بازداشته است و اگر ثمری داده برای بیگانه بوده و بی شک همزبانان من در کردستان یا اسیر خان و طایفه وشهرو چهارچوب دین تازی هستند ویا مزدور اشغالگران عرب وترک وبخشی از فارس زبانان شوونیست.شاید بپرسندچرا تاریخ ستم بر ملیت کرد را محدود به پس از قادسیه کرده اید؟

آیا قبل از ان کردها مورد ستم نبودە اند. میتوانم با افتخار بگویم نە! گرچە تاریخ نگار نیستم اما واقیت این استکە در سیستم های پادشاهی قبل از اسلام هموارە حقوق ملیت ها مورد احترام بودە  وکردها بیش وکم از هرجنبە ای برابر با ملیت های دیگر در چهارچوب ایران بزرگ بە شیوە ای مسالمت آمیز و بدون حق کشی میزیستە اند.

 

اما بعد از قادسیە بود کە این تبعیض ها ونابرابری ها از دایره هرزه ی تازی پا به هستی نهاد وسبب نیستی مان شد. گرچه در درازای این تاریخ هزار واندی سال مردانی برای احقاق حقوق وخواسته های خلق کرد جانانه به مبارزه برخاسته اند همچون سه روک قاضی محمد در شرق کردستان و یا سمکو این ابرمرد همزبانم و یا ژنرال بارزانی نه مردر قلب کردستان اما خود سرامدان این جنبش خود به نوعی یا اسیر باور به خرافه ی اسلام بوده اند و یا به هیچ وجه ریشه های این زخم کهنه ی تاریخ کردستان را درنیافته اند. یادمان نرود که دکترقاسملو خود را از همه ایرانیها ایرانی‌تر میدانست وپایبند به زبان وفرهنگ پربار کردستان بود. به دیگرسخن احزاب کردستان ازچپ ها تا ناسیونالیست های مادر طول این سالها برای آزادی کردستان بزرگ از چنگال عرب وتازی چه کرده اند گرچه کاری با احزاب کهنه پرست وفاشیستی چون پ ک ک و پژاک ندارم که همچون کژدمی سمی پیکر سرخ  ونامیرای کردستان را به ستوه اورده اند ندارم؛ تکلیف کرد فروشان روشن است. اما احزاب سنتی وکلاسیک کردستان چرا وچگونه هنوز در خودخواهی ها وایدئولوژی های حزبی خود گرفتار آمده اند؟ و سران این احزاب در خواب خوش لیبرالیسم سوسیالیستی غرب با چه اعتمادی دم از خود مختاری میزنند.

شاید تاریخ معاصر جنبش کرد را ازیاد برده اند. حمایت ریا کارانه ی آمریکا از بارزانی ها و بعد پیمانی که کردهارا سخت مایوس کرد و یا پشتیبانی کنونی آمریکا از ترکهای فاشیست در سرکوب ملت کرد ساکن درترکیه باوجوداینکه آن سرزمین، سرزمین مادری کردهاست ونه ترک وتاتاری ،آیا قتل عام کردها وتوسط صدام گجستک را ازیادبرده اید دول لیبرال دنیا آنزمان کجا بودند وچرا هیچ حمایتی از کرد ستمدیدە صورت نگرفت.

چرا دور برویم شرق کردستان در این چهل سال رژیم جمهوری اسلامی ودرپنجاه و هفت سال رژیم فارس شوونیسم شیعه پهلوی چه بلاهایی بر سر خلق کردستان امد .

همواره کشورهایی که کردها ساکن بوده اند از سوی دولت مرکزی یا نادیده گرفته شده ویا به شدت سرکوب شده اند. گرچه رنج ملیت کرد همواره از خود فروشان درون کردستان بوده اما تبعیض ها و نادیده گرفتن ما ملت کرد از سوی سردمداران در منطقه خاور میانه غیر قابل چشم پوشی است. ما درطول این سالیان چه در سوریه چه در ایران وچه در ترکیه وعراق همواره غریب و تحت ستم بوده ایم. اینها را نگفتم که از ما دلجویی بشود و یا در هاله ای از نور خودمان را به عنوان «کرد مقدس» بدانیم .بلکه ریشه های درد ما از خود اسلام و کهنه پرستی هایمان است. از احزابی که هنوز در شکل کلاسیک خود مانده اند وهمان شعارها و حرف های قدیمی باب روز است. ما به یک جنبش فرا قومی نیاز داریم جنبشی که مارا از قید وبند ایسم و احزب نجات دهد.

ما هنوز در کردستان تکلیفمان را با اسلام روشن نکرده ایم و هنوز در گیر و دار عصبانیت قومی و دینی دست وپا میزنیم. هنوز جنگ جنگ شیعه وسنی است، هنوز حسین نماد مبارزه در میان ما شناخته میشود. یارسان و زرتشتیت و کرد بودن رمز اتحاد ماست.

کاوه اهنگر سمبل مبارزه است ودرفش کاویانی متعلق به ماست. احزاب شرق و غرب کردستان بایست تضادها وبازی های کودکانە سوسیال دموکراسی را  کناربگذارند و به جنبش تندر بپیوندند. تنها از راه مبارزه مسلحانه و فرا قومی تندر میتوان سرزمین کردستان را رهانید. در حقیقت مابودیم که ایران را شکل بخشیدیم و افسوس نخوریم که بی بهره مانده ایم ،میتوان دوباره فصلی نو را در سرزمین پهناور کردستان بزرگ زنده کرد و برابر با تمام ملتهای جهان در ابرفرهنگ ایرانی بودنمان، پرچم کردستان را در تمامی این سرزمین باستانی برپا نمود.

برقرار آیین ریشه ای
کوبنده تندر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *