اخلاق و فضیلت، اصول و پایههایی هستند که انسان را در پیمودن راه درست زندگی یاری میکنند. همهی ادیان نظامی اخلاقی دارند که اگرچه در جزئیات با یکدیگر متفاوتاند، در هدف و روح کلی شباهت فراوان دارند.
پژوهشهای علمی، از جمله تحقیق دکتر مایکل مککالاف در «مؤسسه ملی تحقیقات سلامت» در آمریکا نشان داده است که افراد مذهبی معمولاً از سلامت جسمی و طول عمر بیشتری برخوردارند، زیرا زندگی آنان بر پایهی اخلاق و معنویت استوار است.
سه اصل بنیادین
آیین زرتشت از منطقیترین نظامهای اخلاقی در تاریخ ادیان به شمار میآید. تمام آموزههای اخلاقی این دین در سه واژه خلاصه میشود:
هومَتَه (اندیشهی نیک)، هوختَه (گفتار نیک) و هوورِشتَه (کردار نیک).
بخش بزرگی از اخلاق زرتشتی بر پایهی فرشتهشناسی (Angelic hierarchy) بنا شده است، زیرا بسیاری از ایزدان افزون بر نظارت بر پدیدههای طبیعی، نگهبان و مظهر فضایل اخلاقی نیز هستند.
زرتشت نخستین پیامبری بود که به انسان آموخت هدف حضورش در این جهان، مبارزه با نیروهای اهریمنی و پیشبرد آفرینش نیک اهورایی است. این درک، زندگی انسان را معنا و هدفی تازه بخشید و پایهی نظام اخلاقی مستحکمی شد که بر شالودهی خرد و راستی استوار است.
فضایل اصلی در اندیشهی زرتشتی
فضایل بنیادین زرتشتی در قالب هفت «امشاسپند» تجلی یافتهاند:
-
خِرد (اهورامزدا) – سرچشمهی دانایی و آفرینش
-
بخشش و ازخودگذشتگی (سپندمینو)
-
نیت نیک، آرامش و میانهروی (وُهومَنَه)
-
راستی و درستی (اَشا)
-
رهبری نیکخواهانه و کوشش در کار (خشتراوَیریه)
-
فروتنی و ایمان (سپندارمذ)
-
کمال و آگاهی از جاودانگی روح (هَئوروَتات و اَمِرِتات)
خِرد (دانایی)
خرد، سنگبنای دین زرتشت است. حتی نام اهورامزدا به معنی «سرور دانا» است. خداوند جهان را به وسیلهی خرد آفرید و با خرد نگاه میدارد. انسان نیز با نیروی خرد باید با بدی بجنگد، آفرینش نیک را پیش ببرد و هدف زندگی خویش را به انجام رساند.
در آموزههای اوستا، خرد دو گونه است:
۱. خرد اکتسابی – که از تجربه و آموزش به دست میآید.
۲. خرد ذاتی یا درونی – که موهبتی الهی از ایزد «بهمن» است و از طریق پالایش ذهن و آگاهی والا میتوان به آن دست یافت.
کتابهای پهلوی، خرد را والاترین فضیلت میدانند و انسانی که از خرد برخوردار است، از آسیب اهریمن در امان است و به رستگاری جسم و روح میرسد.
ازخودگذشتگی و نوعدوستی (سپَنتَه)
تعلیم ازخودگذشتگی که زرتشت ارائه کرد، در زمان خود بیمانند بود. تا پیش از آن، انسان بیشتر برای خویش میزیست. زرتشت آموخت که انسان جزیرهای جدا نیست، بلکه با دیگر انسانها و همهی آفریدهها پیوند دارد.
ازخودگذشتگی یعنی طلب خیر خویش بدون زیان رساندن به دیگران. چنین نیکی، خود نوعی پرستش خداوند است. از همین اصل، اندیشهی زیبای زرتشتی برخاست:
«خوشبخت است آنکه دیگران را خوشبخت میسازد.»
از این فضیلت، دو ارزش بزرگ زاده میشوند: بخشش (نیکوکاری) و مهربانی.
بخشش (چَریتی)
در آیین زرتشتی، نیکوکاری بالاترین عمل دینی و اخلاقی است. زرتشتیان باور دارند که هرکس بخشی از درآمد حلال خود را باید به نیازمندان ببخشد. با این حال، نیکوکاری باید آگاهانه و نسبت به شایستگان انجام شود، زیرا اگر بیتأمل صورت گیرد، به نیروهای اهریمنی کمک میکند.
در تاریخ، زرتشتیان بهویژه در قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی در بمبئی و دیگر نقاط جهان، نمونههای درخشانی از سخاوت و خیرخواهی بودهاند.
مهربانی
زرتشتیان موظفاند نسبت به همهی انسانها، بهویژه نیازمندان و حتی حیوانات، مهربان باشند. مهربانی نه تنها وظیفهای اخلاقی بلکه راهی برای تقرب به اهورامزدا است.
راستی و درستی (اَشا)
راستی یعنی صداقت در اندیشه، گفتار و کردار. زرتشتی راستگو، منظم و دروناً شاد است، زیرا راستی سرچشمهی آرامش (اوشتا) است.
ایزدان «اردیبهشت»، «رشن» و «اشتاد» پاسبانان فضیلت راستیاند.
هرودوت، مورخ یونانی، مینویسد که در ایران باستان، سه چیز را از کودکی به فرزندان میآموختند: راستگویی، تیراندازی و سوارکاری. دروغ گفتن بدترین گناه شمرده میشد، و پس از آن بدهکاری، زیرا بدهکار ناگزیر به دروغ میشود.
دوستی و عشق (مهر)
ایزد «مهر» یا «میثره» نگهبان دوستی، وفاداری، عدالت و شجاعت است. در دین زرتشتی، دوستی پیوندی مقدس است؛ گفته میشود حتی اهورامزدا دست دوستی بهسوی انسان درستکار دراز میکند، و زرتشت خود وعده داده که دوست انسان نیکرفتار باشد.
با این حال، در انتخاب دوست باید دقت کرد؛ انسان تنبل، نافرمان و بدهکار را نباید به دوستی برگزید. خیانت به دوست گناهی بزرگ است، و دوستی قدیمی مانند شراب کهنه، هرچه کهنهتر، گرانبهاتر است.
فرمانبرداری و انضباط (سروش)
فضیلت فرمانبرداری دو بُعد دارد:
۱. پیروی از قوانین الهی و نظم طبیعت،
۲. احترام و اطاعت از والدین، آموزگاران و فرمانروایان.
ایزد سروش نگهبان فرمانبرداری است و الهام دینی و شهود معنوی نیز از این فضیلت زاده میشوند. فرمانبرداری بدون انضباط ممکن نیست، از اینرو انضباط همراه همیشگی آن است.
کار، کوشش و ارجِ کار (خشتراویریه)
زرتشتیان به شرافت کار و تلاش باور دارند. در اوستا آمده است:
«به کار گرفتن دست و پا در کار درست و به هنگام، خود عبادت است.»
کشت و کار، آبادانی و تلاش در جهت رفاه عمومی، نوعی تقدس محسوب میشود، و بیکاری گناهی علیه دین و جامعه است.
دیو «بوشاسپ» نماد تنبلی و سستی است و انسان را از کار بازمیدارد. از اینرو زرتشتیان هوشیارانه با سستی مبارزه میکنند.
صرفهجویی و میانهروی
در وندیداد (۵:۶۰) آمده است که نباید حتی چیز کوچکی را بیهوده هدر داد. با این حال، خِسّت و بخل، رذیلت است و با روح راستی در تضاد است.
وظیفه و مسئولیت (اَردیبهشت)
در متون پهلوی، «کار» به معنای وظیفهی مقدر هر انسان است.
انجام درست وظیفهی زندگی، خود عمل نیک و شایستهای است که انسان را به کمال و رضایت الهی نزدیک میسازد.
انجمن پادشاهی ایران تندر انجمن پادشاهی ایران