آیا دروغ گویی و فرومایگی، ورزش ملی ایرانیان است؟

به نظر می رسد که، اپوزیسیون موالی (اصلاح طلب ها و سلطنت طلبها) ، انگار می خواهند تاریخ فرومایگی خود را دوباره تکرار کنند.

صحبت از بی احترامی سیستماتیک به عقاید مبارز ین است. صحبت از سانسور و گاه، انکار عقاید مبارز ین جان بر کف، انجمن پادشاهی ایران است. توجه بفرمایید که منظور ما سیاست مداران و روزنامه نگاران وابسته به این هرزه های سیاسی است که میدانیم ۱۰۰٪ از تعلق فکری این دلاوران آگاهی دارند، اما عامدا از ابراز واقعیت طفره می رود.

در سال ۱۳۸۸ (معا.) هم این اتحاد شوم در مقابل نیروهای «انجمن پادشاهی ایران» با سوار و سپاه ایستاده بودند. در این خیزش تنها ۳ نفر از سوی حکومت اسلامی، اسیر و به اعدام محکوم شدند و حکمشان نیز اجرا شد. نام های پر افتخار این دلآوران: محمد رضا علی زمانی (ملقب به بردیا)، آرش رحمانی پور(روزبهان ۵۰۱۵۰) و زهرا بهرامی (معروف به گردیه بانو)، است.

هر سه این دلاوران عضو انجمن پادشاهی ایران بودند. رژیم اسلامی داعش شیعه، در داخل میهن، این شیردلان را به چوبه دار می آویخت و پسر عمو های مسلمانشان در خارج دست به کشتار معنوی شان می زدند و هموندان انجمن را افرادی ول و بدون هویت سیاسی معرفی می کردند. افرادی مانند «میبدی» و «نوری زاده» جزو بی شرف هایی بودند که گستاخی را تا آنجا پیش بردند که کشتار اعضای انجمن را نتیجه «اعلام هویت» آنها از سوی مسئولین انجمن اعلام می کردند و نه نتیجه عداوت و دشمنی و هراس رژیم از انجمن.

هرزه های سیاسی، که در دوران ج.ا. رشد کرده و با دریدگی مخصوص اسلامی، خود را، در جامعه پهن می کند، باید بدانند که امروز دیگر سالهای ۱۳۸۸ (معا.) نیست. و ما هم نوجوانان سال ۸۸ نیستیم. بلکه امروز عاقله مرد و عاقله زنانی هستیم که با یک ماموریت روشن، یعنی استقرار آیین ریشه ای ( قانون کورشی) به صحنه سیاسی آمده ایم.

امروز با پخش خبر قتل «وحید صیادی نصیری» در زندان اسلامی دوباره جبهه شیعه علیه «وحید» به عنوان « کافر حربی» گارد گرفته است. و در مقابل اعتراض یاران انجمن از خود افاضات «وحدت ملی» در می‌دهند. دسته ای از آنها چون خود هیچ کارنامه مبارزاتی ندارند «وحید» را بدون تشکیلات «انجمن پادشاهی ایران» دوست دارند. و با چنگ و ناخن می خواهند رنگ و لعابی به دکانشان بدهند .

امروز همچنین، شاهزاده ناتوان، که هیچ برگ برنده ای در این زندگی۴۰ ساله اش نشان نداده، به همراه فیروزه پوش های پاچه ور مالیده، نیز «وحید» را بدون تعلق حزبی ا ش می پسندند و شعورش نمیرسد به عقاید مبارزین ایران احترام بگذارد. او فقط به عقاید آخوند، صاحبان دلار نفتی احترام می گذارد.

دادن کشته در جنگ قاعدتا نمیتواند افتخار باشد. ما از اینکه یکی از یاران صدیق و با شهامت خود را از دست داده ایم شادمان نیستیم. اما این هرزه های بد خاصیت، محتاج داشتن لیست کشته هستند. این تنها در سرزمین بی شرف هاست که به کشته افتخار میکنند.

ما به همه کسانی که دوست دارند از نام دلآوران انجمن پادشاهی ایران در سخنان و نوشته های خود، به نشانه همپیمانی با مبارزین، بهره برند هشدار می‌دهیم که رفتار آزاد منشانه و متمدن انه پیشه کنند. هر بار که نام آنها را در نوشته های خود به کار می‌برید عبارت «هموند انجمن پادشاهی ایران» را نیز اضافه کند. با این کار حسن نیت خود را، در احترام گذاری نسبت به عقاید دلآوران انجمن پادشاهی ایران، نشان می‌دهید. وحید جانش را در راه اهداف انجمن و درفش کاویانی فدا کرد. آیا آن درفش کاویانی که پشت سرش نمایش داده و همه خبرگزاری ها آن را رله کردند توجه نکردید؟ او بارها اعلام کرده بود که این درفش را با دستان خودش دوخته تا در یکی از میدان های شهر به نمایش بگذارد..

دو فایل ام-پی-تری که در اینجا از اسناد داخلی انجمن منتشر می‌کنیم، مربوط به نشست بررسی موقعیت امنیتی «وحید» (روزبهان ۵۰۱۵۱) برگزار شده بود. روز بعد تصمیم نهایی به انتقال وی به خارج از کشور گرفته می شود، که نهایتا، نتوانست از دایره مراقبتی اطلاعات دور کند.

[بخش یکم],
[بخش دوم],

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *