چه در رهبری استراژیک یا زمامداری بجز حفاظت اطلاعات در راهبردهای کلان که موردی تکنیکال است ۱۴ اصل و ۸ قانون جهانی در رهبری و فرماندهی امور استراتژیک وجود دارد، که جهت حفظ موقعیت و پیشبرد اهداف از سوی یک رهبر اعمال می گردد.
در این بین اصل و قانون “شرافت” ، نخستین اصل و پایه و اساس رهبری است.
قانون شرافت/ Maintain Absolute Integrity، به معنای راستی، یکپارچگی در فرامین و اهداف، و پایبندی به اهداف با رعایت اصول اخلاقی است. این اصل زیربنای اعتماد میان رهبر و افراد زیرمجموعه آن است و موجب میشود که پیروان و هموندان به رهبر خود اعتماد کامل داشته باشند. رهبری که دارای شرافت باشد، حرف و عملش با یکدیگر سازگاری دارد، تصمیماتش شفاف است، و در تمام شرایط رفتاری اخلاقی و قابل اتکا دارد.
به دیگر سخن، رهبر دارای شرافت کسی است که نهتنها در حضور دیگران، بلکه در تنهایی نیز رفتارش بر پایه ارزشها و اخلاقیات مستحکم باقی میماند. چنین فردی برای کسب منافع کوتاهمدت، اصول اخلاقی خود را زیر پا نمیگذارد و همواره به ارزشهای پذیرفتهشده خود پایبند خواهد بود.
“شرافت” برای رهبری مانند “اکسیژن” است. یک رهبر بدون شرافت نمیتواند اعتماد دیگران را جلب کند، و بدون اعتماد، نمیتواند دیگران را برای رسیدن به اهداف سازمانی هدایت کند. اگر افراد احساس کنند رهبرشان صداقت کافی را ندارد، احترامشان به او از بین رفته و در نتیجه پیروی، وفاداری و همکاریشان با او دچار اختلال میشود.
رهبر بدون شرافت شایستگی خود را از دست میدهد.
یادداشتی از سامان کیوانپور
(منبع: هنر رهبری/ The New Art of The Leader نوشته: ژنرال ویلیام کوهن/ Maj. Gen. William A. Cohen)