هنر جنگیدن – بخش ششم

نبرد دیپلماتیک

حروف که سمبل صدا هستند کلمات را تشکیل میدهند که سمبل اشیاء ، کنشها و واکنشها،…..و تاریخ و تجربیات و….هستند که برای بیان یک اندیشه و یا خبر و یا چیزی دیگر در قالب جملات شکل میگیرند تا طرف مقابل را به درک یک و یا چند مطلب رهنمون سازند ، که مجموعه این ترکیبات را زبان مینامند که از روش ها و سازه های  قانونمندی پیروی میکنند .

اما شاید در زمانی و مکانی و اتفاقی و ضرورتی ویژه ، انسان این قانونمندیها را به کناری نهد و به شیوه ای دیگر سخن راند تا برای گفتن واقعیتی جاری و یا ممکن، از ترکیباتی سود جوید که ظاهرا دور از آن چیزی است که گفته میشود ، و مطلبی را القاء میکند که وابستگی تعبیری و تفسیری دارد. لذا گوینده در حالی که حرف خود را زده است و مطلب را نیز رسانده است ، در صورت بوجود آمدن عواقب بعدی میتواند از زیر آن به شکلی از اشکال فرار کند. زبان هنری از قبیل شعر و داستان سرایی از این نوع است و در عالم سیاست ، زبان دیپلماتیک نیز از این بی قانونی هنرمندانه سیاسی ، پیروی مینماید.

برای مثال ، اگر برای تهدید و یا دادن اولتیماتوم به دشمن عکسی را در برابر دشمن قرار دهید و بگویید که اگر شما اینکار را نکنید ، ما هم سوژه نشان داده شده در تصویر را از بین میبریم ، چنان آشکار است که تنها در چهارچوب تهدید نظامی میگنجد. اما اگر همان تصویر را نشان دهید و بگویید که : نگاه کن و ببین که چه زیباست و شور زندگی در آن میدرخشد ، دشمن شما بدون داشتن هیچگونه سندی به جا مانده از تهدید، همانی را میفهمد که از تهدید نظامی میفهمد. در واقع زبان دیپلماتیک ، گاهی بسیار آشکار و گاهی  چند لایه است و دیپلمات ورزیده و هنرمند ، جنگاوری است که در نبردی پنهان یا قصد فریب و یا تهدید و یا معامله ای آشکار با دشمن را دارد که از ظرافت بسیاری برخوردار است.

زمانی که دو دیپلمات ، رو در روی یکدیگر قرار میگیرند گویی که دو لشکر آماده و جنگاور رو در روی هم هستند و هرکدام از آن دو هم نقش بازجو و هم متهم را بازی میکنند. و هر آنکه با اعتماد از جلسه بیرون رود بازنده اصلی خواهد بود.

در واقع نبرد دیپلماتیک بخشی از نبرد اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی ( انگار آفرینی ) است که ظاهرا به شکل چانه زنیهای سیاسی در سطح بین المللی ظاهر میشود.

دیپلماسی آشکار و دیپلماسی پنهان

دیپلماسی آشکار  به دنبال واقعیت بخشیدن به استراتژیهای آشکار و معلوم و کلاسیک هر کشوری است و ظاهرا از طرف تمامی کشورها به رسمیت شناخته میشود و دارای زبان خاصی است که از طرف تمامی کشورها به رسمیت شناخته شده است. لذا به کارگیری اینگونه زبان گفتگو کاملا پذیرفته شده و معمول است و لذا آنچه که در روزنامه ها هم دیده میشود نتیجه اینگونه دیپلماسی است و با نمایش دست دادنها و یا اخم آلود بودن قیافه ها و یا اظهار نظرهای بعد از پایان مذاکرات تا حدودی از موفق و یا ناموفق بودن مذاکرات ، نشان دارد(البته نه همیشه ).

مذاکرات دیپلماتیک آشکار معمولا با دیدار دیپلماتهای شناخته شده رسمی چه به صورت آشکار و چه در پشت درهای بسته ، انجام میگیرد اما در همه حال ترکیبی از نبردی سازمان یافته اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی است.

دیپلماسی پنهان معمولا بوسیله افرادی انجام میگیرد که هویت دیپلماتیک آنان ، از نظر رسمی بودن و یا نبودن در هاله ای از ابهام است و سخنانی که در اینگونه از روابط دیپلماتیک رد و بدل میشوند ، بسته به مهارت طرفین مذاکره کننده میتواند بسیار آشکار و یا گزنده و یا مشروط و تهدید کننده باشد، اما هیچگاه در خبرها نمی آید و چه بسا دیپلماتهای رسمی هم از وجود و نتیجه اینگونه مذاکرات تا زمان نیاز به آشکار شدن آن بی خبر بمانند.

دیپلماسی پنهان میتواند حتی از طریق جاسوسهای دوجانبه شناخته شده نیز انجام پذیرد و محدودیت خاص کلاسه بندی شده ای ندارد و تنها ضرورتهای تشخیص داده شده از جانب طرفین است که میتواند زمان و مکان و موضوع و افراد مذاکره کننده را تعیین نماید.

پرورش دیپلمات

دیپلماتها باید از میان باهوشترین و خلاق ترین و وفادارترین فرزندان ایران انتخاب شده و تحت آموزشهای وسیع تئوریک و عملی  اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی ،آموزش استراتژی و تاکتیک ، آموزش استراتژیهای کلان رسمی و شناخته شده کشور از نظر سیاسی و اقتصادی ، آشنایی کامل با منافع مشترک میهن با کشور حوزه ماموریت و  زبان رایج کشور محل ماموریت در حد بالا و تخصصی ، زبان گفتگوی دیپلماتیک ، و آشنایی کامل با برنامه های تدوین شده در رابطه با کشور محل ماموریت  قرار گیرند و هیچگاه به طور مستقل و بدون مشورتهای سازنده با استراتژیستهای میهن ، دست به تصمیم گیری نزنند. لذا پرورش یک دیپلمات ماهر امری است که سالها به طول می انجامد و بخشی از داراییهای  بسیارمهم میهن به شمار میرود.

جایگاه دیپلمات

یک دیپلمات در واقع یک افسر بلندپایه جنگ سرد است و وظایفش همان وظایف یک فرمانده نبرد نظامی است یعنی جمع آوری اطلاعات از امکانات بالقوه و بالفعل اقتصادی و سیاسی کشور محل ماموریت و شناختن نقاط قوت وضعف آن در تمامی زمینه ها و شناخت اهداف رقیبان موجود در آن کشور و جمع بندی و ارائه نظرات برای تدوین برنامه دفاعی و تهاجمی در را بطه با آن کشور برای بدست آوردن امتیازهای هرچه بیشتر برای میهن میباشد.

پیروزیها و شکستهای میهن در کشور حوزه ماموریت هر دیپلمات، گویای توانایی و یا ضعف آن افسر است و باید دانست که دیپلمات ، تنها یک پیام رسان ساده نیست .

بوجود آوردن زمینه های مشترک همکاریهای دوجانبه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ، شناسایی امکانات بالفعل و بالقوه اقتصادی برای سرمایه گذاری ، شناسایی مراکز علمی و تکنولوژیک و فراهم سازی زمینه های وارد کردن تکنولوژیهای پیشرفته به میهن و شناسایی بازارهای مصرف برای تولیدات داخلی میهن و رقبای تجاری سایر کشورها و دادن رهنمود به تولید کنندگان داخلی برای به شکست کشاندن رقیبان اقتصادی از جمله مهم ترین وظایف یک دیپلمات است.

سفارت خانه

سفارت خانه باید مرکز تجمع گروههای پژوهشگر و پنهان پژوهی باشد که تمامی زمینه های  فعالیت های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را شناسایی نموده و با بوجود آوردن شبکه های گوناگون و دادن رهنمودهای درست و عملگرایانه ، کار کنشگران سیاسی و فرهنگی و اقتصادی داخل میهن را تسهیل نماید و تنها مرکز پیام رسانی و مهر زدن  و امضاء کردن و صدور ویزا نباشد.

گزارشهای سفارت خانه چه به صورت فصلنامه و یا سالانه باید منبع معتبری برای پایه ریزی فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی  سود آور و پیروزمند باشد تا بتواند شکوفایی اقتصادی را در درون میهن به ارمغان آورد.

آنچه که به طور خلاصه ذکر شد ، هرکدام سر فصل مطالب  گسترده دیگری است که در جایی دیگر باید بدان پرداخت و منظور از این نوشتار تنها آشنایی کلی با سرفصل تواناییها و وظایف یک دیپلمات و آشنایی عمومی با نبرد دیپلماتیک بود.
پاینده ایران، برقرار باد آیین ریشه ای ، کوبنده تندر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *